او علاوه بر بازی و نوازندگی در نمایش «حسن و دیو راه باریک پشت کوه» به نویسندگی و کارگردانی افشین هاشمی که رویکردی آیینی دارد، کار طراحی و ساخت عروسکها، صورتکها و نقاشیهای سایه این اثر را بهعهده دارد.
- باتوجه به اینکه نمایش حسن و دیو، راه باریک پشت کوه نگاهی به تعزیه دارد، شما بهعنوان طراح و سازنده عروسکها، ازکدام بخش تعزیه الهام گرفتید؟
برای طراحی عروسکهای نخی و ماسکهای متناسب با آنها که بازیگر به صورتش میزند از تعزیه مضحک استفاده کردم و طرحها از کتاب نمایش در ایران نوشته بهرام بیضایی انتخاب شد. رنگ لباسهای عروسکهای نخی هم رنگهای تیرهای هستند که اشقیا در تعزیه استفاده میکنند. هرچند بهصورتی انتخاب شده است که خیلی رو نباشد و تماشاچی از همان اول نفهمد که این چهرکها و عروسکها مخالف خوان هستند اما این رنگها، رنگهای خوب و دلنشینی نیست برخلاف شال سبزی که حسن میبندد، شال سبزی که چهل گیس دارد، احساس خوشایندی به تماشاگر نمیدهد.
- نمایش سایهها که با رنگها و روش متفاوتی در این کار ارائه شده است، چگونه طراحی شد؟
پرده سایهای که در این کار طراحی شده است با نمایشهای سایه بازی که قبلاً اجرا میشد، تفاوت دارد. طراحی این پرده را از روی عکس یک مقاله فرانسوی برداشتم. ویژگیاش ایناست که باطوم عروسکها دیده نمیشود و تصویر تر و تمیزی به تماشاگر ارائه میشود. بخش سایهای مربوط به آدمهای خوب قصه است و به همین دلیل از فضاهای رنگی استفاده کردیم.
- فکر میکنید استفاده از شیوه نمایش سایه، چه تاثیری در پیشبرد فضای نمایشی این کار داشته است؟
هر جور دیگری که فضاها را نشان میدادیم از شکل تئاتری کار کم میکرد. علاوه بر آن قابلیت نمایشی کار برای ما مهم بود و میخواستیم نشان بدهیم که ما میتوانیم عروسکی بسازیم که خیلی سریع در حضور تماشاگر جابهجا شود .
- ویژگی تئاترهای آیینی و سنتی ایرانی ساده بودن و به نوعی عریانی در برابر تماشاگر است و تماشاچی در تمام لحظات شاهد عوض شدن صحنه و آمادهشدن بازیگران است. بهعنوان بازیگر، تجربه اجرا در چنین کارهایی را چطور ارزیابی میکنید؟
هم سخت و هم آسان. در تئاترهای کلا سیک، بازیگر صحنهای را بازی میکند بعد میرود پشت صحنه استراحت میکند تا نوبت بعدی بازیاش برسد. اما در اجرای آیینی بازیگر در همه حال باید بازی کند، یعنی حتی وقتی نوازندگی میکند چون توی صحنه است بازیگر است و تمام رفتارو میمیک صورتش باید کنترل شده باشد، اما در عوض تماشاچی با بازیگر نزدیک و صمیمی است.
- موزیکال بودن این نمایش، کار اجرا را برای شما سخت نکرده بود؟
سختترین چیزی که وجود دارد هم برای بازیگر و هم برای کارگردان این است که دارد یک نمایش کاملا موزیکال اجرا میکند. افشین هاشمی زمانی که متن را مینوشت از اول تا آخر به این فکر میکرد که کار ریتمیک و موزیکال است و گوش تماشاچی قرار است با موسیقی نوازش داده شود. این خیلی سخت است که موسیقیهای مختلف را در کنار هم با فراز و فرود مناسب قرار بدهی تا تماشاچی از اول تا آخر یک ریتم را دنبال نکند و لذت ببرد.